احساسی لذت بخش در رسيدن به موفقيت وجود دارد. قلهای که بعد از سعی و تلاش بسيار، بالاخره فتح ميشود و چنانچه هر فردی به اينجا رسد، لحظه به لحظه آن دستاورد را به خويش تبريک ميگويد. انگار که خيلي وقت است، منتظر رسيدن چنين اتفاقي بوده است. آنجاست که از فرط خوشحالی ميخواهد با دستانی باز پرواز کند!
مسير رسيدن به موفقيت را، انسان خود بايد انتخاب نمايد. بداند که چه تکنيکها و اصولی را بايستی رعايت کند. موانع را شناسايی و راهحل آنها را نيز بيابد.
همچنين با کمک گرفتن از افراد باتجربه، از آنان بهره گيرد. اکنون ارائه يک تکنيک مطمئن، ميتواند براي رسيدن به موفقيت، مسير را تسهيل و تسريع بخشد.
متخصصان در اين حوزه، پيشنهاد ميدهند، تا از تکنيکي به نام «مداومت» استفاده شود و آن را اينگونه تعريف ميکنند:
موفقيت، برداشتن گامهای بزرگ و خارقالعاده نيست؛ بلکه برداشتن گامهای کوچک اما مستمر است.
به عنوان مثال؛ اگر در هر روز هفته، تنها ده دقيقه به مطالعه اختصاص داده شود، موثرتر است از زمانی که نود دقيقه مطالعه تنها در يک روز از هفته انجام شود! و اين مداومت اگر طی مدت زمان قابل توجهی و در کار درستی استفاده گردد، باعث ايجاد عادت نيک و در نهايت نائل شدن به رشدی ضمانت شده در آن زمينه خاص ميگردد.
در مقابل، اگر عملی مداوم نباشد، لزوما نتيجهبخش نيز نخواهد بود!
جالب است بدانيد که در آيين بر حق الهي نيز، اين مساله مورد تاييد قرار گرفته است. مثال بارز آن را ميتوان در سفارش بر مداومت اعمال عبادی مشاهده نمود.
ائمه معصومين عليهمالسلام، احاديثی در اين زمينه مطرح نمودهاند، از جمله کلام پيامبر اکرم صلّى اللهعليهوآلهوسلّم که فرمودهاند: «بهترين عمل، آن عملى است كه بيشتر دوام داشته باشد، هر چند كه اندک باشد.» (أَفْضَلُ اَلْعَمَلِ أَدْوَمُهُ وَ إِنْ قَلَّ) (تنبيه الخواطر و نزهة النواظر ج1، ص 63)
اما همانطور که ميدانيد، دين خدا موفقيت را منحصرا براي دنيا نميخواهد، بلکه سعادت آخرت را هم مدنظر دارد.
خدايی که ما را خلق نموده، در آيين روش بندگی خود يعنی دينش، برايی سعادت انسانها، سفارش اکيدی بر پيروی و اطاعت از پيامبر و دوازده امام عليهمالسلام پس از او را دارد. در آيه پنجاه و نه سوره نسا، به اطاعت از خداوند، اطاعت از رسولش و سپس اوليالامر او (امام) امر شده است. در آيه پنجاه و يک سوره نور نيز، افرادي که شنيدند و اطاعت کردند، خداوند از آنها به مفلحون يا رستگاران نام برده است. البته که آيات و روايات متعددی مويد بر اين موضوع وجود دارد.
از آن جايي که خداوند باری تعالی نيز بارها به بيانهای گوناگون همه را توصيه بر مداومت در انجام افعال نموده است و همچنين همواره سفارش موکد بر پيروی از چهارده نور مقدس عليهمالسلام دارد، اگر کمي خرد ورزيم، ميتوانيم از اين تکنيک براي رسيدن به سعادت در دنيا و آخرت خويش بهره ببريم.
حال که متوجه شديم موفقيت و سعادت ما در دنيا و آخرت از چه فرمولي است که حتي مورد رضايت خداوند نيز ميباشد، کافي است جستجو کنيم که پروردگار از طريق ائمه عليهمالسلام، بر ما چه سفارشي نموده که بيانگر اين موضوع باشد.
با جُستاري در بيان اهلبيت عليهمالسلام، با روايت ذيل روبرو ميشويم؛
حضرت امام جعفر صادق عليهالسلام، از جانب خداوند، دستورالعملي را بر مردم ابلاغ نمودهاند.
نگراني ايشان بابت بلاياي آخرالزمان در ميان شيعيان و جلوگيري از لغزش آنان، باعث شد که اين دستورالعمل را از چندين سال پيش از تولد حضرت مهدي عجلاللهتعاليفرجهالشريف، راهحلي براي تجديد عهد شيعيان با امام زمانشان بيان کنند. آن دستورالعمل را «دعايعهد» ناميدهاند.
به سفارش خود حضرت، اگر هر فردي چهل صبح متوالي بر اين دعاي شريف مداومت ورزد، به منزله بيعتکننده و ياريکننده حضرت مهدي عليهالسلام محسوب ميشود و اگر پيش از ظهور حضرتش از دنيا رود، خدا او را با لطف خويش از قبر خارج نموده تا وي به عهدي که به امامش داده بود، وفا نمايد. خداوند براي هر کلمهاي از اين دعا هزار حسنه عطا خواهد نمود و هزار سيئه را از وي خواهد زدود.
به زبان ساده يعني؛ موفقيت در دنيا و سعادت در آخرت با مداومت خالصانه بر دعاي عهد امکانپذير و ضمانت شده توسط خداست.
شيريني دعاي عهد نيز در درک مفهوم مضامين آن دعاست که هر دل عاشقي را به سمت معشوق ميکشاند. کافيست که دل را به آن سپرد.
يقين داريم روزي فرا ميرسد که نداي طنينانداز حضرت حجت عجلاللهتعاليفرجهالشريف، آسمان را فرا ميگيرد.
حال تصور کن که قصد يارياش را نمودهاي اما خروارها خاک ممانعتت ميکنند. مرگ را ميان تو و او حائل نمودهاند. در کورسوي نوميدي، اميدي فراتر از آفتاب طلوع ميکند. آنگاه خاکها کنار رفته و کفن پوشيده از قبر خارج ميشوي. با شمشيري از نيام برکشيده و نيزهاي برهنه. به احترام او صاف ميايستي و نگاهت بر ديدگان مبارکش دوخته ميشود.
به آن هنگام، ديدار محبوب را که عمري بود انتظارش را ميکشيدي، تحقق مييابد. آن طلعت رشيده مهربانترين پدر را، همراه با چشمهساري از اشک شوق و لبخندي بر لبانت ميبيني. ميخواهي تا ابد اين لحظه ادامه پيدا کند و تو مدام از اين ديدار تشنهتر ميشوي. زبانت بند آمده و تکلم را به کلي برايت دشوار ميکند. البته حرفي براي بيان نداري، تا زماني که عبارت «اَوَفَيتُ؟» بر ذهنت جاري ميشود. بهراستي که آيا من، به عهد خود بر شما وفا نمودم؟!
آغوشش را به سمتت باز ميکند و از شدت ذوق، دستانت را بياختيار ميگشايي براي پرواز به سمت تلألويي از نورخدا!
1. تنبيه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورّام) ج1، ص63